سیب گلاب
کی میگه بین دو تا نی ، یکیشون شکر نداره
نه عزیزم برا بابا دختر و پسر نداره
دخترا سیب گلابند ، مثل برفند ، مثل آبند
برف جاده گل و خاکه ، آب چشمه اما پاکه
دخترا شاخه نباتند ، چشمه ی آب حیاتند
اجر حافظ که میگن شمس حقه ، شاخه نباته
چشمه ی آب حیات تو کوچه نیست ، تو ظلماته
ظلمات طرح یه پرده ست
مثل پرچین ، مثل نرده ست
آب که بی پرده میشه ، دریای شوره
آب روشن توی چشمه ست ، توی یک تنگ بلوره
یه روزی یکی میاد که مرکبش اسب سپیده
رو لباش سرخی شرمه ، تو چشاش برق امیده
زین اسبش نقره کوبه
چکمه هاش رنگ غروبه
ساده و سبک عنونه ، سر گرونه
عاشق دختر شاه پریونه
عاشق دختر شاه پریون که توی سیبه
مثل دریا بیقراره ، مثل صحرا بی نصیبه
جماعت یه دل دارم ، قصر طلا خونه ی شهرش
صدتا باغ توی ده مهر و وفا ، نیمه ی مهرش
جماعت یه سیب می خوام ، جهیزیه ش زلف کمندش
مکنتش دامن پاکش ، ثروتش بخت بلندش
سیب گندیده نمی خوام ، ده نمی خوام ، صد نمی خوام
جماعت یکدونه می خوام ، اما سیب بد نمی خوام
Design By : Pichak |